• وبلاگ : 
  • يادداشت : خداحافظ...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 34 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     
    در تنهايي هاي خود آن زماني که با خود خودم تنها مي شوم ؛ زمانيکه با خود خود طر ف مي شوم و اعمال و رفتارم را قضاوت مي کنم از خود شرمنده مي شوم ، از خودي که دم از محبت و دوستي زده و خير و صلاح ديگران را مي خواهد اما در عمل چون شاپرکي از فرو رفتن خار در دستان مرد باغبان خرسند مي شوم ؛ و در ظاهر براي باغبان پير باغچه دلسوزي مي کنم
    سلام
    خداحافظ
    برو من با دعايم جاده اي از نور مي سازم
    و اشكم ساربان راه خواهد شد
    دريغ از قطره ي اشكي كه در عمق نگاهت خنده ها مي زد
    و گلبرگ لبانت از نسيم درد مي لرزيد
    نفرين بر زمين ... بر زمان ... بر لحظه ها ...
    بر لب هاي تو ورد وداع آخرين ، با نغمه هاي درد جاري شد ...
    خدا حافظ ...
    غباري در فضا پيچيد و من تنها ز پشت پرده هاي اشك خواندم ورد آخر را ... خداحافظ ...
    دريغا ميروي زين شهر و من تنها به درد خويش مي سوزم
    نه مي كوبد كسي بر در ، نه مي خواند مرا با نام ، نه‏ مي آيد دگر مرغي كه چيند دانه اي از بام
    و جودم را تهي از خويش مي بينم
    و تو اي عطر هستي زاي گل هاي خيال من ، درون هستي گل هاي ديگر عطر مي ريزي
    دگر اين شهر خاموش تهي ، چون آسمان رفته خورشيدي است
    نمي بارد دگر باران مهرت بر سر اين دشت ،
    نمي ريزد دگر عطر نگاهت در فضاي شهر ...
    خداحافظ ....
    حالامتوجه شديدكه چرا براي نوشتن اين شعر نياز بود كه شما را بشناسم ؟ راستش ترسيدم خداي نا كرده يه سوال هايي براتو ن پيش بياد ، در حالي كه فقط يه شعره و بس ...
    ببخشيد كه ذهنت تون را مغشوش كردم .
    يا علي
    1/12/1386

    فال امروز

    سلام
    خداحافظ برو من با دعايم جاده اي از نور مي سازم
    و ...........
    اين شعر بسيار زيباست و ادامه دارد اما چون شناختي روي شما ندارم ناچارم از ادامه ي آن صرف نظر كنم فقط به عنوان بازديد كننده خواستم كامنتي گذاشته باشم كه به موضوع بخوره .........
    در پناه حق

    واي ببخشيد من نمي دونم اين چي بود افتاد اين جا ووو
    فال امروز چيه ؟ كي نوشت ؟من بي تقصيرم ....
    + ايدا 

    سلام

    خيلي قشنگ؛ پر محتوا؛نوشتي آقا محمد.

    موفق باشي.

    وقتي سلام هست چرا از خداحافظي بگيم

    از رفتن و دل رو سوزوندن بگيم....

    از اينكه به كلبه عاشقي من سر زديد ممنونم

    اشعار زيباست و با معنا

    موفق باشيد

    از ميان كساني كه براي دعاي باران به تپه ها ميروند تنها انان كه با خود چتري به همراه ميبرند به كار خود ايمان دارند.(آنتوان چخوف)

    اين متن به نظرم جالب بود گفتم برات بنويسم.شعرات خيلي جالبن.

    خداحافظي؟

    حالا كه ما پيداتون كرديم؟

    منم هزارو يك بار خداحافظي كردم از اين محيط مجازي

    ازكلبه ي احزانم

    و ازهرچه كه متعلق به من است دل شسته ام

    اما حب خانه و دلنوشته هايم بازمرا به خود ميكشاند

    شماهم اگر رفته باشيد

    برخواهيد گشت

    مطمئنم

    واگر بازگشتيد كلبه مان را نوراني كنيد با حضورسبزتان

    ياعلي مدد

    پاسخ

    من جايي نرفتم دوستاناين فقط يک شعر بود .يک حس. منتظر باشيد :)
    + ............ 

    سكوتم پر است از صداي ثانيه ها

    و قلبم از هجوم غصه ها

    چگونه بگويم از چيزي كه نيست

    از وجودي كه با من نزيست

    آسمان را دوباره كوچك خواهم كرد

    و فكرم را آماس از تصوير او خواهم كرد...

    هميشه شاد باشيد....

    + nafise 

    سلام اين شعرت جدي جدي كه معني خداحافظي نمي ده؟ منظورم با وبلاگتو .شعرات؟

    ميگم كاش به من هديش مي كردي!!!!

    خوشگل تر مي شد!

    موفق باشي!


    سلام
    مطلب قشنگي بود اما چرا خداحافظي

    منو ياد جدايي ميندازه

    حتي براي چند ثانيه
    اميدوارم که مطالب بعديتون به همين منوال تداوم داشته باشه
    وبلاگ ما دل شدگان با داستان سرگذشت يه عشق منتظر شماست
    اميدوارم که کمي از وقت عزيزتونو در اختيار ما بذارين
    و اين مطلبو بخونين
    در پناه حق

    سلام.

    اميدوارم هميشه موفق باشيد و روز به روز شاهد شعر هاي زيبا تري از شما باشيم.

    سلام

    مثل هميشه شعر قشنگي بود .......

    اميدوارم اين رفتن باعث بشه راه هاي بهتر زندگي رو پيدا كنيد هميشه موفق و سر بلند باشيد .....

    و به اميد اينكه اين خداحافظي براتون سلامي دوباره رو در جاي ديگه اي به ارمغان بياره .......... جايي كه درش احساس ارامش بيشتري مي كنيد

    در پناه حق < language=java>

    مرگ در چشم انداز امام حسين عليه السلام:

    روز عاشورا چون جنگ شدت گرفت و كار بر حسين عليه السلام بسيار سخت شد، بعضى از اصحاب آن حضرت ديدند برخى از ياران امام عليه السلام در اثر شدت جنگ و با مشاهده بدنهاى قطعه قطعه شده دوستانشان و فرا رسيدن وقت شهادت و جانبازى آنها، رنگ چهره شان دگرگون گشته است و لرزه بر اندام آنان افتاده و ترس دلهايشان فراگرفته است . اما خود سيدالشهدا و تعدادى از خواص يارانش برخلاف آنها هر چه فشار بيشتر، و مرحله شهادت نزديكتر مى شود رنگ صورتشان درخشنده تر گشته و سكون و آرامش بيشتر مى يابند. بعضى از اين شهامت فوق العاده تعجب كرده با امام حسين اشاره كرده ، به يكديگر مى گفتند:

    به حسين نگاه كنيد كه ابدا از مرگ و شهادت باكى ندارد.

    امام حسين عليه السلام متوجه گفتارشان شده ، فرمود:

    اى بزرگ زادگان قدرى آرام بگيريد! صبر و شكيبايى پيشه كنيد! چون مرگ پلى است كه شما را از گرفتاريها و سختيها عبور داده و به بهشت هاى پهناور و نعمتهاى جاودانى مى رساند.

    و اما براى دشمنانتان پلى است كه از قصر به زندان مى رساند. و كداميك از شما نخواهد از يك زندان به قصر مجلل منتقل گردد.

    پدرم از پيامبر صلى الله عليه و آله برايم نقل كرد، كه مى فرمود:

    دنيا براى مؤ منان همانند زندان و براى كافران همانند بهشت است .

    و مرگ پلى است كه مؤ منان را به بهشتشان ، و كافران را به جهنمشان مى رساند. آرى ، نه دروغ شنيده ايم و نه دروغ مى گوييم .

     <      1   2   3      >